جام جهانی چشمات

در جام جهانی چشمات! هر روز جشن می‌گیرم خیال صعود از دور مقدماتی را، مرحله‌ی گروهی، یک هشتم، یک چهارم، نیمه نهایی و سر آخر قهرمانی...

اما حیف که سال‌هاست تو فدراسیون دلم را تعلیق کرده‌ای...


هرچند دیر اما بالاخره به دعوت علی برای چالش رادیوبلاگی‌ها این متن نوشته شد. فرصتی هم نمونده بود برای دعوت دوستان.

۸
رستاک :)
۲۵ خرداد ۱۹:۰۴
کوتاه و پر مفهوم و زیبااااا

پاسخ :

مرسی
هلما ...
۲۵ خرداد ۲۲:۱۳
چرا تعلیق؟! 
من چقدر آدم میخواستم دعوت کنم ولی حس کردم نیستن، نمیخوان، نرگس، ابوالفضل، حورا، لیلی، علی :|

پاسخ :

خب چون فوتبالی نیستی توضیحش مفصله...
ماله نکش!
هلما ...
۲۶ خرداد ۰۱:۳۲
:)) ماله نکش خیلی باحال بود خیلی :))

پاسخ :

حقیقت بود!
آسـوکـآ آآ
۲۶ خرداد ۱۶:۰۶
به به :)
مختصر و مفید :)

پاسخ :

ممنونم
Masi Rika
۲۷ خرداد ۱۱:۵۹
وبت رفته بود آخرای صفحه دوم، مرسی از علی که باعث شد یه پستی بذاری بعد این همه مدت!:/

پاسخ :

ممنونم ولی جاش همونجاست!
علی .
۲۷ خرداد ۱۳:۴۷
ممنون ک نوشتی 
از تهِ لیست وبلاگهای بروز شده اومدی بالا
این دلزدگی از وبلاگ هنوز ادامه داره؟

پاسخ :

ممنون از تو که دعوت کردی من رو.
آره. این روزا فقط از توئیتر لذت می برم چون حال و هواش شبیه تر به دنیای واقعیه.
tahi :D
۲۷ خرداد ۱۴:۵۲
:)) خیلی وقت ننوشته بودین
خیلی هم جذاب!

پاسخ :

مرسی و تشکر.

نوشتنم نمی آد برا وبلاگ. بماند که این روزا فقط حوصله ی توئیتر رو دارم.
علی .
۲۸ خرداد ۰۲:۰۸
اتفاقا توی توئیتر دارمت. 
خودم فقط میخونم

پاسخ :

اوهوم. مرسی.
فقط بدی توئیتر وقت گیر بودنشه خصوصا این روزا که وقت کم دارم.
چونان قاصدکی ریشه در باد دارم
بی‌ موطن، بی‌ مقصد، و بی مقصود
رهای رها