حس بدی که رفت

دیگه اون حس بدی که به بیان و این فضا داشتم همراهم نیست. اما به نظرم کمی انرژیم افتاده و خستهم. شاید به خاطر مسابقه یه خورده زیادی فعال بودم اینجا و وبلاگ زده شدم. 

شاید هم سرمنشا این بیحالی چیز دیگهای باشه. مثلا توی دنیای واقعی. ولی خب یه مدت حضورم کمرنگ میشه اینجا و همه جا. اما برخلاف تصمیم قبلیم دائمی نیست و موقته...

۷
A l i
۱۶ ارديبهشت ۲۳:۲۲
منم بیشتر از یه سال بود دور بودم، تازه برگشتم :)
پا قدمم بد بود؟ 🤔 :)))

پاسخ :

نه بابا چه ربطی به تو داره!
توی دنیای واقعی خیلی تحت فشارم همه جوره. زیاد وقت می‌گذروندم چند وقته توی فضای مجازی، وبلاگ و اینستا و تلگرام و توئیتر و ... باید کم کنم ازش. هرچند بی‌حوصله هم شدم یه خورده.
سایه سین
۱۶ ارديبهشت ۲۳:۲۳
خوبه که دائمی نیست:)
چون من تازه وبلاگتو پیدا کردم و حیف بود انقدر کوتاه باشه.
امیدوارم به زودی سرِ حال بیای.

پاسخ :

ممنونم ازت. :)
آسـوکـآ آآ
۱۶ ارديبهشت ۲۳:۲۴
خسته نباشی دلاور
خدا قوت پهلوان

پاسخ :

ضربه فنی نشم صلوات!
گم نام
۱۷ ارديبهشت ۰۳:۳۶
ان شاء الله پرانرژی تر از قبل برمیگردی

پاسخ :

ممنونم.
بیست و دو
۱۷ ارديبهشت ۱۸:۴۵
وبلاگ زده هیچوقت نشدم من...وبلاگ خونه آدمه:)

پاسخ :

وبلاِگ زدگی خب یک امر مقطعیه. پس زمان هایی که وبلاگتون رو می بندین یا پست هاش رو پاک می کنید تفسیرش این نیست؟
بیست و دو
۱۷ ارديبهشت ۲۱:۵۱
حذف که مال ابتداش بود . اما اینکه مدتی میرم و برمیگردم نه خب من وبلاگ زدگی تفسیر نمیکنم چون از وبلاگم زده نشدم که رفتم، قطعا بی وقتی خستگی درگیری ذهنی یا هزاران چیز در دنیای واقعی بوده که دیدم به وبلاگم نمیرسم ترجیح دادم نباشم. اتفاقا من چون وبلاگمو همیشه خیلی دوست داشتم و وقتایی که نتونستم بهش برسم حس خوبی نداشتم ، بابت این رفتم و اومدم.

پاسخ :

برای منم مثل همین موارد شماست با این تفاوت که وقتی یه مدت زیاد بیام اینجا یه خورده اشباع می شم و اسمش رو می گذارم وبلاگ زدگی مقطعی.
tahi :D
۱۸ ارديبهشت ۱۰:۱۸
زود خوب شی و برگردی :)))

پاسخ :

ممنونم 🌹
چونان قاصدکی ریشه در باد دارم
بی‌ موطن، بی‌ مقصد، و بی مقصود
رهای رها